محل تبلیغات شما

تصمیم گرفتم امروز رو سعی کنم فقط امروز رو اونجوری زندگی کنم که دلم می‌خواسته همیشه. سعی کنم در ایده‌آل ترین حالت ممکن زندگی کنم حالا اومدم اینجا بنویسم که این روز ایده‌آل چه شکلی ه. قبلش اینو بگم که فهمیدم این که الان کاری نمی‌کنم دیگه ترس از شکست نیست و واقعا تنبلی ه. قشنگ حس می‌کنم اون جایی ام که می‌تونم زندگیمو عوض کنم و سخت ه. جایی که احتمالا بقیه این کارو نمی‌کنن اما من می‌خوام که این کارو بکنم. احتمالا سخت ه. چون باید که خودم و سبک زندگیمو عوض کنم و به اصطلاح از تعادل فعلی درآم. خب حالا بیست دقیقه تا یازده و ربع زمان دارم که این نوشته رو تموم کنم. 

حالا سیک زندگی قشنگ و سخت امروزمون چجوری ه؟ 

هرکاری یه ددلاینی داره، اگه تا ددلاین تموم شد که شد اگه نشد فردا. 

از روی استرس و بیکاری چیزی نمی‌خورم. 

تلگرام و اینستا و فیس بوک تو اتوبوس و در حال حمل و نقل چک می‌شن وگرنه چک نمی‌شن. مگه اینکه نیاز فوری باشه. 

شاید با مهسا یه اسکایپی بکنم در حد نهایتا یه ربع. 

ساعت دوازده شب تو تختم می‌رم و نه قبلش. حتی دراز هم نمی‌کشم قبلش چه روی تختم چه کنار شوفاژ. 

یک ساعت وقت دارم که ناهار درست کنم و فکر کنم که می خوام براش چی کار‌کنم. 

بعد از آماده سازی غذا یه ربع صبر می‌کنم و بعد می‌خورمش. 

اپلیکیشن آی ام اف رو تموم می‌کنم تو نیم ساعت. 

ساعت سه پا می‌شم حاضر شم و سه و ربع از خونه راه می‌افتم که برم لامپ رو از خانومه بگیرم و برگردم. 

ساعت یازده تا دوازده شب یک ساعت تمرین اسپیکینگ می‌کنم با فیلم امیزینگ میس میزل با اینکه اصلا سریاله رو دوست ندارم. 

سه صفحه کلان ترم دیگه رو می‌خونم تو دو ساعت و نیم تا دو و ربع. 

دو و ربع تا سه خرد می‌خونم 5 صفحه حداقل.  

وقتی درس می‌خونم آهنگ گوش نمی‌دم. 

وقتی از پیش لامپی ه برگشتم گرسنه ام قطعا. به جز نصف یه دونه از اون نون انگلیسی ها چیزی نمی‌خورم تا غذام حاضر شه.

غذامو داغ داغ نوک نمی‌زنم. 

تو راه که دارم می‌رم پیش لامپی ه اون ویدیوی تاک دیروز استنفورد رو می‌بینم. 

بعد ناهارم یه سوال کلان از مدل شاپیرو استیگلیتز حل می‌کنم. به مدت یه ساعت. 

بعدش هم به مدت یه ساعت یه سوال تعادل عمومی خرد حل می کنم. یه ربع می‌گردم دنبال سوال. 

بعدش هم به مدت یه ساعت متن‌های اون کورس انلاین پول رو می‌خونم. 

بعدش هم یه فیلم می بینم به عنوان جایزه تا ساعت یازده :)))))

 

زندگی نو مهتاب :)‌

من او را دوست داشتم...

فریاد انتظار- سرخ‌پوست

یه ,رو ,کنم ,ساعت ,ربع ,ه ,و ربع ,کنم و ,مدت یه ,یه ساعت , بعدش هم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها